در عملیات محرم در تپه های 175 بودم. سردار شهید قربانعلی عرب مسؤولیت آنجا را به عهده داشت. به نگهبان ها گفته بود هر کس را در شب دیدید و ایست دادید و اسم شب را نگفت، بدانید که از این عرب ها و عراقی ها هستند و باید تیراندازی کنید.یک شب برای سرکشی از خط حرکت می کند. در یکی از تپه ها یکی از نگهبان ها به او ایست می دهد و می پرسد کیستی؟ در جواب می گوید: عرب. نگهبان با شنیدن کلمه عرب شروع به تیراندازی می کند. خوشبختانه کنار او یک تخته سنگ وجود داشت و بلافاصله
قبر هر روز پنج مرتبه انسان را صدا میزند :1.من خانه فقر هستم با خود تان گنج بیاورید2.من خانه ترس هستم با خود تان انیس بیاوردید 3. من خانه مار ها و عقرب ها هستم با خود تان پادزهر بیاورید 4. من خانه تاریکی ها هستم با خود تان روشنایی بیاورید5. من خانه ریگ ها و خاک ها هستم با خودتان فرش بباوردید
1. گنج . لا اله الا الله 2. انیس . تلاوت قرآن کریم3. پادزهر .صدقه و خیرات4. روشنایی . نماز نماز شب 5. فرش . عمل صالح
┈┈•✾✾•┈┈
خدایا شکرت که مسیر را برام روشن میکنی، خدایا شکرت که پیشاپیش من قدم بر می داری و موانع را از سر راهم بر می داری. تو که هستی نقشه راه برام مشخصه، من قوی هستم، من باهوش هستم، من تحصیلکرده هستم، من دارای روابط رویایی هستم، من دارای شغل ایده آلی هستم، من سالم و سرحال هستم، من داری زیبایی ظاهر و باطن هستم، من راستگو هستم، من درستکار هستم، من بسیار مهربان و صبور هستم...
سلام خدای مهربان ما!من باز کارم به شما افتاده که دارم صدایتان میکنم ، میدانم چقدر بد هستم! میدانم همین یک ماه پیشتر چطور هر صبح و هر شب اشک ریختم و ازتان خواهش کردم من را از آن بحران دربیاورید و شما که خواسته و اشک هایم را دیدید مثل همیشه آن را به من بخشیدید! ولی من دیگر یادم رفت.راستش برایم سخت است که رک بهتان میگویم کاش راه فراری بود تا بگویم یادم نرفتید اما خودتان که میدانید من آن دختر کوچک بی معرفت شما هستم.چند روز گذشته حتی رویم نشد ب
من غرق دریای شما هستم
محو تماشای شما هستم
هرکس در این دنیا پیِ چیزیست
من در تمنای شما هستم
در سر خیال خام می سازم
مبهوت رویای شما هستم
آینده ای با عشق می خواهم
در فکر فردای شما هستم
اما ، اگر، شاید، نمیدانم...!
درگیر حاشای شما هستم
سجاد نوبختی
****
پیونشت :
یک روز اگر بی عشق سر کردم
دل را فقط درمانده تر کردم
دنیا دقیقا شما را همانطوریمیبیند که خودتان می بینید... اگر خودتان را کوچک ببینیدشک نکنید او هم شما را کوچکخواهد دید...اما اگر خودتان را قوی و محکم ببینیدجهان هم شما را قوی و محکم میبیند
پس به خودت بگو : من سرشار از قدرت و انرژی مثبتم من قهرمان زندگی خودم هستم من مهربان و صبورم ...الهی شکر
خودتون رو قدرتمند ببینین و همیشه شکرگزار خداباشین تا جهان هم شما رو قدرتمند ببینه و روز به روز نعمت های بیشتری وارد زندگیتون بشه
روزی لئوی تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد. زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد و بیراه گفتن کرد. بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد، تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و ... محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت: من لئوی تولستوی هستم. زن که بسیار شرمگین شده بود، عذر خواهی کرد و گفت: چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید؟ تولستوی در جواب گفت: شما آن چنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید.
این پست رو الان توی تلگرام دیدم،خیلی قشنگ بود بنظرم،گفتم اینجا پست کنم:)
چگونه در ثلث آخر شب، با خداوند راز و نیاز کنیم، و از او درخواست نماییم
مرحوم آیت الله تولاّیی خراسانی در سخنرانی خود در مسجدالنّبیّ قزوین، در جمادی الاخری سال1390قمری می فرمود:
بدن، مرکب ماست. ما سوار بر این مرکب هستیم. به این مرکب هم باید یک کمی خوراکی داد تا سر حال بیاید و ما را بِکِشد و بِبَرَد. لذا ثلث آخر شب، بلند شوید و دست و صورت را بشویید.
اگر به چای عادت دارید، ی
3- به زندگیتان لبخند بزنید: (قانون جذب کائنات با احساس و شادی قوت می گیرد)
خندیدن یعنی من در حال حاضر از آنچه هستم و آنچه دارم خوشنودم. یعنی من در شرایط تعادل روانی خوبی قرار دارم. یعنی من حال خوبی دارم. یعنی احساسم میگه همه چیز به دلخواهم پیش میره. یعنی من اکنون در همین لحظه هستم. یعنی من الانی که توش قرار دارم نارضایتی بابت گذشته و نگرانی برای آینده ندارم و همه اینها یعنی به نظر میاد من از زندگی خود راضی هستم. بله یک لبخند شما اینهمه کار انجام می
موفقیت یعنى آنطور که دلِ خودتان مى خواهد، زندگى کنید، کارى که خودتان دوستش دارید را انجام دهید، آدمى که خودتان دوستش دارید را دوست بدارید، لباسى که خودتان مى پسندید را به تن کنید، در راهى که خودتان انتخاب کردید، قدم بردارید. به تعبیری با تمام تاسف، ما بیشتر می پسندیم که خوشبخت نباشیم، اما دیگران ما را خوشبخت بدانند، تا این که خوشبخت باشیم، اما دیگران ما را بدبخت بدانند....
اگر یک باغبان هستید و در«اُتاوا»( پایتخت کشور کانادا و یکی از سردترین پایتختهای دنیا) درختان پرتقالی کاشتهاید که میوه نمیدهند، میتوانید خودتان را کتک بزنید یا به آتش بکشید و فریاد بزنید: من باغبان بدی هستم.
یا اینکه درک کنید «اُتاوا» جای مناسبی برای کاشت پرتقال نیست. بجای آن میتوانید به «کوبا» نقل مکان کنید یا همینجا گندم زمستانی بکارید.
ولی خودتان را صرفا به این خاطر که آب و هوا با دانهای که شما کاشتهاید سر سازگاری ندارد، کت
دربارۀ اهمیت فارسی گفتن و آفریدن معنا در زبان فارسی
خلاصه - زبان، نشانههای آشنای یک ملت از مفاهیمی است که از معانی حاضر در وجودشان برخاسته. دشوار هنگامی است که اهل یک زبان با معنایی در زبان دیگر مواجه شوند و بخواهند آن را در زبان خود بازگویند. اگر همان معنا را با واژگان آشنای اهل زبان خود بازنساختیم، ناچار در به تطابق مفهومی بسنده میکنیم یا بدتر، نعلبهنعل صرفاً برمیگردانیم. زبان اینگونه ضعیف میشود؛ عامه، مثل ناادیبانشان، با معانی
نیاز به راه رفتن،گام های بلند برداشتن،دویدن.
من پاهایی هستم که هیچ گاه ندویدهاند.
نیاز به چشم باز کردن،دیدن،زل زدن.
من چشم هایی هستم که هیچ گاه باز نشده اند.
نیاز به لمس کردن،نوازش کردن،مشت زدن.
من دست هایی هستم که هیچگاه حرکتی نکرده اند.
نیاز به فکر کردن،حساب کتاب کردن،بحث کردن
من مغزی هستم که هیچ گاه به کار نیفتادهام.
نیاز به خندیدن،عصبانی شدن،گریه کردن.
من احساساتی هستم که هیچ گاه خودشان را بروز نداده اند.
ادامه مطلب
این روزها که از بحران اولیه مورد خیانت قرار گرفتن گذر کرده ام، در حال بازیابی پیوندهای از دست رفته ام با دنیای اطرافم هستم. در حال دوباره دیدن هستم و هیچ چیز همان شکلی نیست که قبل از این بود.
هنوز زود است که بخواهم نتیجه بگیرم که ایا این درد و این رنج برای من باعث رشد خواهد شد یا نه، اما تمام چیزی که میدانم این است که من از این بحران، عبور خواهم کرد.
من همان قهرمان داستانی هستم که همه چیز را در مرز رسیدن رها میکند. میگذارد و میرود و نمیماند تا ثمرهی آنچه گذشت را ببیند. همان که میتواند همهی انتظارها و دلتنگیهایش را با یک جملهی ساده، یک بلهی خشک و خالی تمام کند، میتواند رسیدن را، دیدن را تجربه کند، اما نمیکند. رها میکند. میرود. نمیماند. همان شطرنجبازی که میتواند با حرکت آخر حریف را کیش و مات کند اما صفحهی شطرنج را یک حرکت مانده به حرکت آخر، نیمهکاره رها می
سجاد- دربارۀ اهمیت فارسی گفتن و آفریدن معنا در زبان فارسی
*خلاصه* - زبان، نشانههای آشنای یک ملت از مفاهیمی است که از معانی حاضر در وجودشان برخاسته. دشوار هنگامی است که اهل یک زبان با معنایی در زبان دیگر مواجه شوند و بخواهند آن را در زبان خود بازگویند. اگر همان معنا را با واژگان آشنای اهل زبان خود بازنساختیم، ناچار در به تطابق مفهومی بسنده میکنیم یا بدتر، نعلبهنعل صرفاً برمیگردانیم. زبان اینگونه ضعیف میشود؛ عامه، مثل ناادیبانشان، ب
سجاد- دربارۀ اهمیت فارسی گفتن و آفریدن معنا در زبان فارسی
*خلاصه* - زبان، نشانههای آشنای یک ملت از مفاهیمی است که از معانی حاضر در وجودشان برخاسته. دشوار هنگامی است که اهل یک زبان با معنایی در زبان دیگر مواجه شوند و بخواهند آن را در زبان خود بازگویند. اگر همان معنا را با واژگان آشنای اهل زبان خود بازنساختیم، ناچار در به تطابق مفهومی بسنده میکنیم یا بدتر، نعلبهنعل صرفاً برمیگردانیم. زبان اینگونه ضعیف میشود؛ عامه، مثل ناادیبانشان، ب
سجاد- دربارۀ اهمیت فارسی گفتن و آفریدن معنا در زبان فارسی
*خلاصه* - زبان، نشانههای آشنای یک ملت از مفاهیمی است که از معانی حاضر در وجودشان برخاسته. دشوار هنگامی است که اهل یک زبان با معنایی در زبان دیگر مواجه شوند و بخواهند آن را در زبان خود بازگویند. اگر همان معنا را با واژگان آشنای اهل زبان خود بازنساختیم، ناچار در به تطابق مفهومی بسنده میکنیم یا بدتر، نعلبهنعل صرفاً برمیگردانیم. زبان اینگونه ضعیف میشود؛ عامه، مثل ناادیبانشان، ب
سجاد- دربارۀ اهمیت فارسی گفتن و آفریدن معنا در زبان فارسی
*خلاصه* - زبان، نشانههای آشنای یک ملت از مفاهیمی است که از معانی حاضر در وجودشان برخاسته. دشوار هنگامی است که اهل یک زبان با معنایی در زبان دیگر مواجه شوند و بخواهند آن را در زبان خود بازگویند. اگر همان معنا را با واژگان آشنای اهل زبان خود بازنساختیم، ناچار در به تطابق مفهومی بسنده میکنیم یا بدتر، نعلبهنعل صرفاً برمیگردانیم. زبان اینگونه ضعیف میشود؛ عامه، مثل ناادیبانشان، ب
من خیلی وقت گذاشتم، خیلی فکر کردم، ولی همهاش بیهوده بود. روزها خیلی زود میگذشت، اصلا نمیفهمیدم چطور، ولی میرفت و تمام میشد. هیچ کاری نکردم که دردی را درمان کند، اگر کاری انجام میدادم از سر ناامیدی بود به خاطر دانستن اینکه این کار مرا رشد نمیدهد.
من بریدم و این کارها را، همهء کارها را کنار گذاشتم. شاید روزی مجبور شوم به خاطر به دست آوردن نان خشکی با اینها سر و کله بزنم، ولی اکنون من رها هستم. نمیدانم تا کی کاری انجام نخواهم داد ولی.
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
قبل از هر قضاوتی راجع به خود در اختلافاتی که با دیگر ی بوجود میآید
تصور کنید
یک ساعت دیگر با خودتان(شخصی صد در صد مانند خودتان )ملاقات دارید
آیا خودتان را میپسندیدید؟
چه نمره ای از صد به خود می دادید؟
بگذارید به گونهای دیگر این سؤال را مطرح کنم
اگر پدری داشتید مانند خودتان
همسری مانند خودتان
فرزندی ،رفیقی،کارمندی،رئیسی،همسایه ای و...مانند خودتان داشتید چه نمره ای به او میدادید؟؟؟
قانون جذب عشق
در قانون جذب عشق و مبحث روابط این مسئله مطرح میشود که ما خودمان، چقدر خودمان را دوست داریم؟ پاسخ این سوال را از زبان آقای امیر شریفی،
چون جهان بیرون آینه درون است. این مسئله ای است که ممکن است تاکنون زیاد به آن فکر نکرده باشیم.
جهان بیرون آینه درون است یعنی هر چیزی که درون من است من همان را در بیرون خود میبینم. اگر من درون خودم فکر کنم جذاب نیستم، بیرون هم راه میروم یکی من را میبیند و میگوید شما جذاب نیستی!
اگر من فکر میکنم فردی ش
شهریور ۹۷
کنار خیابان کوالالامپور نشسته بودم و سرم را به درخت آرش تکیه داده بودم.
کلمات حافظ با صدای او، روحم را آرام میکرد.
فال دقیقاً همان چیزی بود که انتظار داشتم، همان حرفی بود که میخواستم بفهمد.
آن روز بعد از چندماه دوباره توانستم اشک بریزم و سرپا شوم.
توانستم قید همه چیز را بزنم و از نو شروع کنم.
امشب مرداد ۹۸، به انواع قرصها پناه بردم تا این درد آرام شود و بیفایده است امشب در جستجوی شهریور ۹۷ هستم، در جستجوی همان احساس امن، همان
قرار نیست که با افکار دیگران زندگی کنیمو قرار نیست به شیوهای که دیگران برای ما چیدهاند هماهنگ شویم.خودتان برای خودتان زندگی کنید، همانطور که دوست دارید، همانطور که لذت میبرید.و مطمئن باشید اگر خودتان به فکر خودتان نباشید، کسی در این دنیا خوشبختی و شادی را به شما تعارف نخواهد کرد.
خودتان، خودتان را تشویق کنید.
"شما به همه نیاز ندارید که برای شما باشند . شما یک چیز مهم دارید . خدای متعال در جهت شما تنفس می کند . "
مسئله این است که شما چیزی را می خواهید که فقط در اختیار خداست
ارزش و اعتبار شما از انسان دیگری نمی آید، از آفریدگارتان می آید.
اگر به مردم تکیه کنید نا امید خواهید شد.
مردم کاری می کنند سرخورده شوید.
وقتی به آن ها نیاز دارید سرشان شلوغ است و کنارتان نیستند، حتی گاهی از شما رو بر می گردانند.
دست از وابستگی به مردم برد
خیال میکنم که فرداصبح با صبح بخیر تو بیدار میشوم، یا وقتی که از سر کار برگشتم، یک خسته نباشید و آغوش میهمان تو هستم.
خیال میکنم روبروی تلویزیون و بر روی کاناپهی خانهمان خوابت برده است و من تا وقتی بیدار میشوی به خطوط چهرهات خیره میشوم، و شاید همانجا خوابم ببرد.
خیال میکنم در خانه، خودت را قایم کردهای تا تولد بیست و هشت سالگی مرا با جیغ و فریاد تبریک بگویی و مرا غافلگیر کنی و من تو را به رستورانی که در خیالمان با هم آشنا شده
رسالت خود را فراموش نکنید،انسان ها زنده اند تا به سهم خود بشر را به موجودی اخلاق مدار و دانش دوست تبدیل کنند.همانطور که افلاطون گفته بود سران حکومت،همانند خود افراد جامعه هستند پس اگر گذرتان به حکومتی افتاد که در آن بی عدالتی، دزدی، اختلاس و کثافت بازی جولان می داد قطع به یقین بدانید آن افراد از جهنم نیامده اند بلکه از بطن همان سیستمی امده اند که ما نیز حضور داریم پس ایدوئولوژی حاکم شخصیت یک ملت را نشان می دهد.شما باید به خودتان تعهد بدهید ک
من هر کاری دلم بخواد میکنم به هیچکسم مربوط نی
حالت تحو هستم که هستم به تو چه مربوط
دلم میخواد رابطه یسریا رو به گ.ا بدم بازم به تو چه مربوط
الان مثلا اون عطستون شاه کار کرده تونسته اینجا رو پیدا کنه؟؟؟؟؟؟ فکر میکنین میترسم؟؟؟
من اینجا هستم نظراتم بازه که ثابت کنم همچین پخی هم نیستین ازتون بترسم
بی تی اسم ارزونی خودتون
من محمدامین ربیعی نژاد هستم ۱۶ ساله از خوزستان :)
طراح گرافیک رایانه و طراح وب :)
کار من دیزاین/طراحی هست. لوگو ،پوستر،قالب وب،وب،کارت ویزیت و...
من چندین سال هست در این کار هستم و خود را به یک دوستار هنر گرافیک
معرفی میکنم ، من مدیر یه آکادمی مجازی هستم به نام آکادمی مارن شما میتوانید
آکادمی من رو داخل فضای مجازی دنبال کنید ،
کار های گرافیکی من و... در فضای مجازی انتشار داده میشن و میتوانید آن هارو نگاه کنید و امید کار هستم لذت ببرید :)
من مد
من اهورا پردل هستم مخلص تک تکتون هستم من اومدم برای کسانی که میخان کنسولی جدید داشته باشن از جمله خودم که بنظرم کنسولی بهتر از ایکس باکس نیست خدمتتون هستم تا ببینید چرا و چگونه ایکس باکس از نظرم بهترین
کنسوله ممنون از وقتی که برای خوندن این بخش گذاشتین
ارادتمند شما اهورا پردل
در عالم ثبوت تو را دوست دارمت
در واقعیّت فرضم ندارمت
اثبات میکنم به تو عشقم عزیز من
هستم اسیر و گرفتار عالمت
دیوانه ی تو هستم و زنجیری جنون
جان میکُنم تو بخواهی فراهمت
پایان بده به غم و انتظار من
من را نکن بهانه ی اشک محرّمت
از عالم ثبوت گذشتم برای تو
من عاشق تو هستم و تصمیم محکمت .
.
در هر نت آهنگ غرق شده و نیازمند کمک هستم. نیازمند یک تو گوشی جانانه که مرا از این حال و هوا بیرون بکشد. من برای تعریف کردن چیزی اینجا نیامدهام. برای داستان گفتن آدمهای دیگری هستند که میتوانید به آنها گوش کنید. من اینجا هستم که جملات را، خورههای ذهنم، پشت سر هم قطار کنم و از روی ریل افسردگیام به سمت شما بفرستم. قطاری با بار ویروس. ناقل درد و رنج و اشک و آه. خارج از این نوشتهها من خوبم، به بهترین نحو تظاهر به شادی میکنم و همه، به جز یک ن
روزی داستایوفسکی نویسنده مطرح روسی از خیابان میگذشت و در میان ازدحام جمعیت ناخواسته پای مردی را لگد کرد. مرد فوری شروع به دشنام گفتن کرد و هر آنچه که نمیباید به او گفت. داستایوفسکی حرفی نزد. چند قدم که دور شد برگشت، کلاهش را از سر برداشت، اندکی خم شد و خیلی مودبانه گفت: من داستایوفسکی هستم، آقا! مرد از اینکه به نویسنده معتبری چون او توهین کرده بود سخت شرمنده شد و شروع به عذرخواهی کرد. داستایوفسکی با همان خونسردی گفت: نیازی به عذرخواهی نیست
️خودتان باشید
نه بگردید دنبال جدیدترین کفش بازارنـه برای پیدا کردن مدل مویی که مـُد باشد از خوابتان بزنید.
نـه خروارهای پول بی زبان برای اندکی بیشتر در چشم آمدن خرج کنید!جای این کــارها؛یک سفر خوب بروید.تنها یا با دوستانتان سفر بروید.نه اینکه بشود مایه ی فخرفروشی به فلانی که تا ۱۰ کیلومـتر آن طرفتر خانه اش رفته است.
کارهایی را انجام دهید که همیشه دوست داشتید انجام بدهید ولی نشده بود.وقتش را نداشتید پولش را حتی حس و حالش را...یک زبان جدید یا
۱- بازه زمانی برای مرور مطالباولین بار که مطلب جدیدی از زبان را مطالعه میکنید (مثلا یک لغت)، اگر همان مطلب را در ۲۴ ساعت آینده هم یک بار مرور کنید، تا ۸۰٪ آنچه را که جدیداً یاد گرفته اید حفظ میکنیدپس از یک هفته، می توانید تنها پس از پنج دقیقه مرور همان مطلب، بدون فراموشی همه آن را به خاطر بیاورید. این مطلب تا ۳۰ روز در ذهن شما می ماند.بعد از چهل روز اگر همان مطلب را مجددا مطالعه کنید، ماندگاری آن در ذهن تان تا ۶ ماه خواهد بود!پس یک بار همان شبی که
گروه ضد شیطان
مارپلا کنار آتیش اون افراد که توی کلیسا بودن نشست و گفت: معذرت می خوام واقعا فکر کردم مزاحمین من مارپلا هستمو بعد اونها به ترتیب شروع به معرفی کردن خودشون کردن:من نادیا هستممن جک هستممن اولویا هستممن مایک هستم
ادامه مطلب
نگوید که اسماعیل که دیگر نیست نیست، هستم در همین نزدیکا در همین کوچه های یخ زده شهر، عرق می ریزم، سگ دو میزنم، اکنون در همان یک بار سعی و تلاش سرسختانه برای دست و پا کردن یک زندگی آرام و پایدارم. نگوید که اسماعیل بی وفاست، که دیگر خیلی دیر به دیر سر می زند که انگار دیگر نیست. اسماعیل جای دیگری پست می دهد، میان دشتی سرد میان اندک ساختمانهای پادگان تیپ چهل. اسماعیل دلش تنگ است. تنگ یک دل سیر نوشتن یک دل سیر خواندن شما. ...
کارگری که نان به خانه نبرد، همان به که دیگر به خانه نرود. از ترس آن که دیگر در خانه کسی شما را تحویل نگیرد، ما در ندامتخانه را به روی شما باز کردهایم، با مراجع ذی صلاح شما را تحویل میگیریم. باید بررسی شود اصلا شما صلاحیت ورود به خانهی ملت را دارید؟ شما این همه ماه بد سرپرست بودهاید، حقوق نگرفتهاید و زندگی کرده اید. از در درآمدید، بی آن که درآمدی داشته باشید. پیش خودتان گمان کردید این همه سال چند شیفت کار کردهاید و ما نخواستهایم م
سخت تشنۀ احترام شدهام. یا شاید هم سخت نیازمندم. و اینها برمیگردد به عمقِ حقارتی که کشیدهام. من تحقیر شدهام، فهمیدهام که هستیام بهخودیِ خودش هیچ ارزشی برای افرادی که کنارشان زندگی میکنم ندارد. اگر بخواهی ناساز باشی، محکومی به طردشدن؛ فوراً از دست میروی! حالا میخواهم ارزشِ این هستیداشتن را به آنها یادآوری کنم؛ بگویم که من هر رنگی که باشم، درهرصورت هستم و من همینی هستم که میبینی؛ همان علییی هستم که بودهام. تو اصلاً م
سخت تشنۀ احترام شدهام. یا شاید هم سخت نیازمندم. و اینها برمیگردد به عمقِ حقارتی که کشیدهام. من تحقیر شدهام، فهمیدهام که هستیام بهخودیِ خودش هیچ ارزشی برای افرادی که کنارشان زندگی میکنم ندارد. اگر بخواهی ناساز باشی، محکومی به طردشدن؛ فوراً از دست میروی! حالا میخواهم ارزشِ این هستیداشتن را به آنها یادآوری کنم؛ بگویم که من هر رنگی که باشم، درهرصورت هستم و من همینی هستم که میبینی؛ همان علییی هستم که بودهام. تو اصلاً م
امسال سال قشنگی بود هرماهش مخصوصا این سه ماه پشت سرهم اتفاقایی افتاد که نهایت ناامیدی رو باهاشون تجربه کردم من آخر تمام از دست دادن ها هستم هیچ وقت به این نقطه نرسیده بودم ولی حالا دقیقا همان نقطه هستم همانجا ایستادم و به دنیایی نگاه میکنم که زنده بودن هر روز درد تازه ای دارد و مرگ هر روز پذیرشش راحت تر میشود حرفی برای گفتن ندارم جز اینکه ثبت کنم به تاریخ امروز ۲۸ دی ماه ۹۷ نهایت درد رو تجربه کردم وسط قله ارزوهام سقوط کردم ناامید نیستم خسته
خدای من تو برایم همان خدایی هستی که موسی را از نیل عبور داد...
و همان خدایی که به تکه ای از چوب چنان نیرویی داد که لشکری سرکش وتا دتدان مصلح را در آب نیل غرق کرد...
گرچه من هم برایت آن موسی نیستم...
ولی برایم آن خدای قهار هستی...
دستم را بگیر و از این نیل گذرم ده...
نگذار آبرویم پیش خودم برد...
خداوندا گنه کارم قبول... ولی مخلوق خودت هستم...
من را نشکن...
امروزه کسب کار زیادی وجود دارند،از مواردی که خیلی به چشم میخورد تجارت الکترونیک یا همان کسب کار در بستر اینترنت می باشد خب باید گفت که کسب درآمد از اینترنت راحت است ولی به همان اندازه نیز سختی های خودش را دارد از این لحاظ که یک صبر حوصله و تحمل نیز میخواهد،امروز میخواهیم با شما در رابطه با فروش فایل در وب سایت صحبت کنیم این کار درآمد بسیار بالایی دارد به شرط اینکه تلاش و کوشش کنید منظور از تلاش زحمت های فیزیکی نیست،خب هرکاری یه سری پیش زمینه
+ میترسم. نکند دوباره در آن گرداب بلغزم...+ایمان آن بلندای روشن و نورانی است که هر از چندگاهی در پس ابرهای تردید گمش میکنم.+ایمان همان خلایی ست که وجودم را تهی کرده. نمیدانم به دنبال چه چیزی به دور خود میچرخم. سرگردان و حیران و گمگشته هستم بدون کوچکترین ادراکی. کاملا کور.به یاد ندارم که برای چه پا به اینجا گذاشته بودم. اکنون به جبر در راهی بدون برگشت هستم که نمیدانم از کجا شروع شده و به کجا میانجامد. هیچ آشنایی نیست ک دستم را بگیرد. همه
مذهبی، اسلامگرا، انقلابی و میهندوست قطعاً هستم؛
سنّتی، پاناسلامیست، محافظهکار و ناسیونالیست قطعاً نیستم؛
حزباللهی، اصولگرا، اصلاحطلب و روشنفکر هم نمیدانم هستم یا نیستم؛ شاید باشم، شاید نه. چرا که متأسّفانه هنوز که هنوز است، تعاریف روشنی ازشان ارائه نشده است که مورد قبول همۀ موافقان و مخالفانش باشد.
آدامسم رو تو کاغذ رسید عابر بانک مچاله میکنم. نماز میخونم. توی زمین تنیس توپ ها را با بقیه تقسیم میکنم. ایمیل میدهم. احساس میکنم زیبا هستم. میپرسم بدنم روی یک خط راست است؟ راه میروم. مینشینم. صدای باز و بسته شدن درهای دانشگاه را چک میکنم منتظر محل دقیق برهمکنش مولکول ها هستم. منتظر محل دقیق برهمکنش مولکول ها هستم.
فرقی نمی کند زیر دِین کسی باشی یا نه. هر کجا که بودید و در هر زمان اختیار زندگی خود را خودتان داشته باشید. نه این که کله شق و یک دنده باشید! نه! از دیگران مشورت بگیرید، به بزرگ ترهایتان احترام بگذارید، با اطرافیان تان پرخاش نکنید ولی اختیار زندگی خود را خودتان داشته باشید. یعنی بعد از هر مشورت و احترام و حفظ آرامش خود، تصمیم آخر را خودتان بگیرید. اعلام کنید که خودتان تصمیم گرفته اید که طبق علاقه فلان کس اقدام کنید چون منطقی به نظر آمد. آری! در ا
فرقی نمی کند زیر دِین کسی باشی یا نه. هر کجا که بودید و در هر زمان اختیار زندگی خود را خودتان داشته باشید. نه این که کله شق و یک دنده باشید! نه! از دیگران مشورت بگیرید، به بزرگ ترهایتان احترام بگذارید، با اطرافیان تان پرخاش نکنید ولی اختیار زندگی خود را خودتان داشته باشید. یعنی بعد از هر مشورت و احترام و حفظ آرامش خود، تصمیم آخر را خودتان بگیرید. اعلام کنید که خودتان تصمیم گرفته اید که طبق علاقه فلان کس اقدام کنید چون منطقی به نظر آمد. آری! در ا
روزی کسی بود که از آیندههای دور حرف میزد بدون اینکه بگوید من هستم و میمانم.روزی کسی بود که حمایت میکرد بدون اینکه بگوید تکیه کن و من هستم.روزی رفت و من ماندم با ناباوری و دخترانههای احمقانهای که جابهجا شد و بازی گرفتهشد.
حالا کسی هست که محکم و مستقیم می گوید من هستم و میمانم.حالا کسی هست که همیشه حمایت کرده و گرما بخشیده و امن بوده.حالا کسی هست که عمیق است.اما دخترانههای ترک خوردهی من حالا به هر حرفی بدگماناند و پر از ت
روش های جذب پسرها برای ازدواج چیست ؟
1-خودتان را بهتر از آنچه می باشید نشان ندهید :هرگز سعی نکنید خودتان را از آنچه هستید بهتر نشان دهید . اگر به ازدواج با پسری فکر می کنید و همین باعث می شود ناخودآگاه بعضی رفتارهای ساختگی از خود نشان بدهید ، در این مواقع خودتان مچ خودتان را بگیرید و حساب کنید تا کی می توانید به این رفتارهای ساختگی ادامه بدهید . گذشته از این اگر قصد ازدواج با پسری را دارید می بایست او را 20 تا 30 درصد بدتر از چیزی که شناختید تصور
او نمی داند ولی من عاشق بهار هستم ، برای بار بیست یکم گفته ام "من عاشقت هستم" آری میدانم هر دم و هر ساعت مرا میخوانی با تو هستم بهار ...
بهار من عشق را از تو میخواهم ، بهار همه ی هست و نیستم تو هستی . بهار مرا بخوان من هوای زمزمه تو را دارم
بهار جان تمام حرفم این است "من عشق را به نام تو آغاز کردم"
در هر کجای عشق که هستی آغاز کن !
روش های جذب پسرها برای ازدواج چیست ؟
1-خودتان را بهتر از آنچه می باشید نشان ندهید :هرگز سعی نکنید خودتان را از آنچه هستید بهتر نشان دهید . اگر به ازدواج با پسری فکر می کنید و همین باعث می شود ناخودآگاه بعضی رفتارهای ساختگی از خود نشان بدهید ، در این مواقع خودتان مچ خودتان را بگیرید و حساب کنید تا کی می توانید به این رفتارهای ساختگی ادامه بدهید . گذشته از این اگر قصد ازدواج با پسری را دارید می بایست او را 20 تا 30 درصد بدتر از چیزی که شناختید تصور
دانلود کتاب قدرت من هستم جول اوستین
دانلود کتاب صوتی قدرت من هستم - کتاب سبزketabesabz.com › ... › دانلود کتاب صوتی قدرت من هستم۸ فروردین ۱۳۹۸ - معرفی کتاب صوتی قدرت من هستم. این کتاب نسخه خلاصهای از کتاب صوتی قدرت من هستم، اثر ارزشمند کشیش و سخنران انگیزشی جول اوستین است.دانلود کتاب صوتی قدرت من هستم (جول_اوستین - شادن پژواک ...https://taaghche.com › ... › قدرت من هستم (جول_اوستین - شادن پژواک) رتبه: ۴٫۶ - ۲۱ رأیجول اوستین در کتاب
روش های جذب پسرها برای ازدواج چیست ؟
1-خودتان را بهتر از آنچه می باشید نشان ندهید :هرگز سعی نکنید خودتان را از آنچه هستید بهتر نشان دهید . اگر به ازدواج با پسری فکر می کنید و همین باعث می شود ناخودآگاه بعضی رفتارهای ساختگی از خود نشان بدهید ، در این مواقع خودتان مچ خودتان را بگیرید و حساب کنید تا کی می توانید به این رفتارهای ساختگی ادامه بدهید . گذشته از این اگر قصد ازدواج با پسری را دارید می بایست او را 20 تا 30 درصد بدتر از چیزی که شناختید تصور
وقتی از اینکه خودتان باشید راضی باشید، بدون اینکه مقایسه کنید یا برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران رقابت کنید، هر فرد باارزشی به شما احترام خواهد گذاشت.و مهمتر اینکه خودتان هم به خودتان احترام خواهید گذاشت.هیچکس حق قضاوت کردن شما را ندارد. ممکن است مردم داستانهای شما را شنیده باشند و تصور کنند شما را میشناسند اما هیچوقت نمیتوانند آنچه بر شما گذشته را احساس کنند
ادامه مطلب
اگر در جمعی هستید و به نوعی با جمعی در ارتباطید (دانشگاه، مدرسه، همکاران) حتما پیش آمده که عده ای با عقاید شما مخالف باشند. شاید احساس تنهایی یا ترد شدن کنید ولی هرگز نگذارید این افکار شما را اذیت کنند. خودتان باشید؛ بگذارید دیگران خود واقعی شما را بخواهند، شما نیازی ندارید توسط آنان تایید شوید. افراد زیادی هستند که تمایل دارند شما را با خود هم سطح کنند تا بتوانند با شما ارتباط بگیرند؛ تنها کافیست ارتباطتان را در حد سلام علیک نگه دارید و بس!
گنجشک با خدا قهر بود . روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه می دارد ...
و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.
گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه ب
یه روز تصمیم می گیری که از فردا برای خودت هدف گذاری کنی و زندگی هدفمندی داشته باشی. شروع به تحقیق در مورد هدف گذاری می کنید و چند سایت اینترنتی و دو تا کتاب نحوه هدف گذاری هم در کنارش مطالعه می کنید. بسیار انرژی می گیرید و یک برگ سفید یا یک دفترچه برمی دارید و شروع به نوشتن اهداف خود می کنید. فردا زمانی که خورشید طلوع می کند شروع به انجام اهداف خود می کنید و سپس یکی یکی آن ها را تیک می زنید و ممکن است یکی دو تا هم نتوانید انجام بدهید. تا اینجا شما
انسان سر تا پا مجموعهای است از احساسات و احوالات پیچیده. شده حتا خودتان هم نتوانید خودتان را درک کنید؟ شده از خودتان بترسید؟ شده مجموعهی رفتارها و احساسات و حرفهایتان را بگذارید کنار هم و تنها به تناقض برسید؟ شده. حتما شده. ما، همهی ما با وجود تفاوتهایمان خیلی به هم شبیه ایم.میگویند از افسردگیتان حرف بزنید ولی بعضی چیزها را نمیشود گفت. شاید فکر کنید اگر گوینده یا نویسندهی خوبی باشی بشود اما نه، بعضی چیزها را حقیقتا نمیشود گف
انسان سر تا پا مجموعهای است از احساسات و احوالات پیچیده. شده حتا خودتان هم نتوانید خودتان را درک کنید؟ شده از خودتان بترسید؟ شده مجموعهی رفتارها و احساسات و حرفهایتان را بگذارید کنار هم و تنها به تناقض برسید؟ شده. حتما شده. ما، همهی ما با وجود تفاوتهایمان خیلی به هم شبیه ایم.میگویند از افسردگیتان حرف بزنید ولی بعضی چیزها را نمیشود گفت. شاید فکر کنید اگر گوینده یا نویسندهی خوبی باشی بشود اما نه، بعضی چیزها را حقیقتا نمیشود گف
از این که آدمها گمان کنند من موجود بی نظیری هستم، من موجود کاملی هستم، من موجود شگفت انگیز و بی نهایت مهربانی هستم متنفرم، این باعث میشود بدی های، بدی های معمولی من نابخشودنی شود، دوستی داشتم که زمانی به من میگفت تو شبیه نماد فلسطین هستی، شبیه زیتون، شبیه صلح و دوست داشتن حالا همان آدم از من بیزار است متنفر است و میدانم هربار از من بد میگوید هربار از من متنفر است، هربار میان اطرافیان ش وقتی صحبت من بشود چاهارتا دری وری نثار من میکند به
توی خوابگاه، روی تختم پلاس شده ام
جزوه های اصول و مهارت پرستاری را به دورم پخش کرده ام
و بعد از لغو امتحان پرت کرده ام آن طرف
آهنگ سالار عقیلی را گوش میدهم و زمزمه میکنم :
"مدامم مست میدارد، فریبِ چشمِ جادویت"
دنیا کمی برایم ناخوشایند است
و زندگی آن چیزی که میخواهم اصلا نیست!
حالم از غر زدن های متوالی ام بهم میخورد!
در ساکن ترین حالت ممکن از زندگی ام هستم و هیچ کار مفیدی نمیکنم شاید باورتان نشود اما دقیقا هییییچ!
کتاب جز از کل و دنیای سوفی و
من یک زن هستم، یک همسر، یک مادر.
من، یک زن تحصیل کرده هستم، یک همسر محبوب و یک مادر
مهربان.
من ،کسی هستم که در اصطلاح عام به آن زن خانه دار می
گویند، ولی من می گویم، من، یک زن خانواده دار هستم.
من زنی هستم که مسولییت پرورش و تربیت فرزندم را خود
به عهده گرفته ام و خودم معلم مهدکودک یا پرستار بچه ام شده ام.
من زنی هستم که خودم در خانه معلم او هستم، معلم
اجتماعی چون به او راه ورسم اجتماع را می آموزم. معلم دینی اش، چون به او دین داری
را یاد می دهم. من،
احساس رضایتمندی و میزان ارزشی که شما برای خودتان قائل هستید، نمیتواند بر اساس دستاوردهایی که بدست آورده اید، یا اینکه چقدر خوب کار میکنید، یا اینکه سایرین چگونه با شما رفتار میکنند و یا اینکه چقدر محبوب و موفق هستید، سنجیده شود.
همه این موارد (موفقیت، پول، ظاهر، شغل، و غیره) می تواند محو شود.
بنابراین به دیگران، سیستم ها و یا شرایط دیگر، هرگز اجازه ندهید که بر برآورد شما از میزان ارزشمندیتان تاثیر بگذارند.
برای کسب موفقیت و رسیدن به نتایج
ذهنم اصرار دارد به نتایجی تکراری برسد و آن نتایج را پرت کند توی صورتم؛ «بیا! دیدی دوستت نداشت؟!» و حتی از خودم نمیپرسم که مگر من چه کم دارم؟ و مگر من دوست داشتنی نیستم؟ نه! اینها را نمیپرسم چون میدانم که دوستداشتنی هستم و میدانم که لیاقتش، احمقهایی شبیه خودش هستند. مازوخیزم است دیگر! همهی اینها را میدانم و وادارم میکند که تکرار کنم «دوستت نداشت. دوستت نداشت. فقط تو رو دوست نداشت.»
پ.ن: هرگز کامنتها، چه خصوصی و چه عمومی،
با سلام
من سبحان هستم و قسد دارم شما را با دنیای گیم اشنا کنم
همانطور که مشخص هست من گیمر هستم و به گیم و بازی بسیار علاقه دارم
ما هر هفته یک پست دارایه بیشتر خبر های مهم دنیا گیم و استریمینگ میزاریم
ممنون از اینکه ما را همراهی میکنید
وقتی گفته میشود «خودتان باشید» به این معنی است که مطابق ویژگیهای شخصیتی و باورهای خودتان رفتار کنید. اگر شناخت درست و علاقهی کافی نسبت به خودتان داشته باشید، اوریجینال بودن اصلا کار سختی نیست. همانطور که اگر خودتان را دوست نداشته باشید نمیتوانید فرد دیگری را دوست داشته باشید، اگر با خودتان صادق و روراست نباشید هم نمیتوانید با دیگران روراست باشید.
با جرئت و شهامت خودتان را همانطور که هستید بپذیرید و اجازه ندهید شخصیتتان مطابق
#حدیث_مهدوی
کلام امام زمان(عج)
«انا المهدی، و انا صاحب الزمان، و انا القائم الذی املأ الارض عدلا، کما ملئت جورا، و ان الأرض لا تخلو من حجة، و لا یبقی الناس فی فترة، فهذه امانة لا تحدث بها الا اخوانک من اهل الحق».
ای شیعه ما «من مهدی هستم، من صاحب الزمان هستم، من آن قائم هستم که روی زمین را پر از عدالت می کنم، چنانکه با بی عدالتی پر شده باشد. هرگز روی زمین خالی از حجت نمی ماند و مردم در فترت نمی مانند. این امانت است پیش تو، جز به برادرانت از اهل ح
این روزها با معضل بیماری و یا میکروب کرونا که برای همه زبان زد و ترسناک شده است به ایده ای می پردازم بسیار مهم که سالهاست خودم با ان امیخته شده ام .
با توجه به لوازمی مثل قیچی , شانه , پیش بند و دستهای الوده و محیط شلوغ ارایشگاهها که عامل اصلی میکروب و ناقل بیماری ها می باشند . چرا که نه ارایشگر خودتان نباشید . در یکی از روزها , حدود هشت سال قبل که برای اصلاح به ارایشگاه رفته بودم شلوغی ارایشگاه عذابم می داد و تایم زیادی از روز هدر می
جدیدن دستم به نوشتن و کار خیر نمیرود. دستم به جق فقط میرود. دستم به پدر و مادرش رفته است. البته خب طبیعی است؛ همه چیز به پدر و مادرشان میروند. ا هفته ی پیش تا الآن کلی اتفاق افتاد که حال تعریف هیچکدامشان را ندارم. جز این یکی که دقیقن فردا صبح همان روزی که پست چیکن استراگانوفی را گذاشتم در حال سکس چت بودم و صدای همسایه می آمد که داشت به پدرم کسشعر میگفت و پدرم خیلی متشخص بود و جوابش را نمیداد و من خیلی اعصابم خورد شد و شرتم را پوشیدم و به سمت در یور
روش های جذب پسرها برای ازدواج چیست ؟
1-خودتان را بهتر از آنچه می باشید نشان ندهید :هرگز سعی نکنید خودتان را از آنچه هستید بهتر نشان دهید . اگر به ازدواج با پسری فکر می کنید و همین باعث می شود ناخودآگاه بعضی رفتارهای ساختگی از خود نشان بدهید ، در این مواقع خودتان مچ خودتان را بگیرید و حساب کنید تا کی می توانید به این رفتارهای ساختگی ادامه بدهید . گذشته از این اگر قصد ازدواج با پسری را دارید می بایست او را 20 تا 30 درصد بدتر از چیزی که شناختید تصور
مسافت...فاصله ی میان من و توست، فاصله ایی که زمان و مکان را در هم می شکند...فاصله ایی نزدیک، به نزدیکی شانه هایمان و دور به اندازه دلتنگی هایمان...مصداق آن لحظه ایی ست که در کنار تو هستم، همان قدر نزدیک...اما هنوز هم دلتنگ ات هستم، و آغوشت مکان و زمان را بی معنا می کند و تنها چیزیست که فاصله های میان مارا از بین می برد...یادش بخیر، نخستین باری که در آغوشت،نزدیکی را لمس کردم، حسی شیرین بود...چند دقیقه مرا در ساحل شانه هایت به آرامش دعوت نمودی و صدایت ه
مسافت...فاصله ی میان من و توست، فاصله ایی که زمان و مکان را در هم می شکند...فاصله ایی نزدیک، به نزدیکی شانه هایمان و دور به اندازه دلتنگی هایمان...مصداق آن لحظه ایی ست که در کنار تو هستم، همان قدر نزدیک...اما هنوز هم دلتنگ ات هستم، و آغوشت مکان و زمان را بی معنا می کند و تنها چیزیست که فاصله های میان مارا از بین می برد...یادش بخیر، نخستین باری که در آغوشت،نزدیکی را لمس کردم، حسی شیرین بود...چند دقیقه مرا در ساحل شانه هایت به آرامش دعوت نمودی و صدایت ه
سه سال پیش این سندل (یا کفش؟) را به قیمت 37 هزار تومان خریدم. گلهایش را خودم برای ست شدن با لباسم دوختم. آنقدر راحت است که از همان روز خرید در تمام جشنهای تولد و عقد و عروسی همراه پاهایم بوده. وقتی که دیجی میگوید «بپرید بالااااا» از بین خانمها معمولا فقط من هستم که به راحتی و بدون اینکه احساس کنم میخی زیر پاهایم فرو میرود بالا و پایین میپرم. مرگ بر کفش پاشنهدار. مرگ بر نظام سرمایهداری.
از آنجایی که من طرفدار زیبایی و عکاسی هستم انتظ
ده پایه اصلی حرمت نفس:
۱.من خوب هستم
۲.من خواستنی و دوست داشتنی هستم
۳. از چیزی که هستم و دارم خجالت نمی کشم
۴.از آدمها نمی ترسم
۵.من منم و تو تو ،مثلا اگر تو غذا بخوری من سیر نمیشم من هم جداگانه نیاز به غذا دارم
۶.مقدس ترین جهان انسان است نه بت نه میهن نه کسی که من رابرایش قربانی کنند
۷.ما انسانها برابریم و مساوی ما عین هم هستیم دقیقا ازنظر جسمی و نیازها
۸.من ارزش و اهمیت دارم حرف و وقت من مهم است و حرف توهم مهم است
۹.من نه ازتو بهترم نه بدترم ما فقط
❤️پیامبرصلی الله علیه و آله : أجوَدُکُم مِن بَعدِی رَجُلٌ عَلِمَ عِلما فنَشَرَ عِلمَهُ ؛پیامبر صلی الله علیه و آله :بخشنده ترین شما پس از من ، کسى است که دانشى بیاموزد ، آن گاه دانش خود را بپراکند .
«من معلم هستم»
هرشب از آینه ها می پرسم :
به کدامین شیوه ؟
وسعت یادِ خدا را
بکشانم به کلاس؟
بچه ها را ببرم تا لب دریاچه یِ عشق؟
غرق دریای تفکر بکنم؟
با تبسّم یا اخم؟
«من معلم هستم»
نیمکت ها نفس گرم قدم هایِ مرا می فهمند
بال هایِ قلم و تخته سیاه
رمز
قول و وعده های امروز برا من مشکوکه، شما که سود سهام عدالت رو میخواستی قبل عید بدی ندادی، مناطق سیل زده رو میخوای با این روبراه کنی؟ من که راضی نیستم، حالا بگو که من ضدانقلاب هستم ولی بدون که من خود انقلاب هستم، من یکی از مستضعفین پابرهنه در راه امام روح الله هستم، البته بودم و خواهم بود، تو کی هستی؟! این بارندگی ها و سیل فعلا قصد تمام شدن نداره، کامپیوتر من هم زیر آب رفت و قص الی هذا، البته واس خودم چیزی نمیخوام، کارت بسیج ندارم، کارمند جایی ه
امروزه بسیاری از دختران این مشکل را دارند که مثلا میگن ما یک خواستگار داریم که لنگه در را از جا درآورده اما من چون خودم خیلی شخص مذهبی هستم توی جواب دادن به او تردید دارم چون خواستگارم آدم مذهبی نیست.
ببینید اولین چیزی که برای انتخاب همسر مهم است مشاهده علاقه و ایجاد عشق است و ببینید که آیا این شخص میتواند شمارا به سعادت برساند یانه؟اگر شرایط را دارا باشد خیلی عالیست و اینکه چون شما شخص مذهبی هستید و او نیست یک دلیل بسیار بی منطق و خنده داراس
میگوید:-بزرگترین رؤیات چیه؟ نگاهم را از پروانهای که بال میزند نمیگیرم. در همان حال، لبم را با زبان تر میکنم و پاسخ میدهم:-اینکه یه پروانه باشم.بلافاصله میپرسد:-چرا؟ پروانه، از بال زدن خسته شد و بر روی یک گل نشست.اینبار نگاهم را به او میدوزم.-چون شنیدم پروانهها عمرشون یه روزه.صورتش به نشانهی نفهمیدن در هم میشود. و من ادامه میدهم: -تکرارِ مکرّر یک چیزی همیشه خسته کننده و ملالآور بوده. حتی اگه اون چیز، خوشایند و خوب باشه. مثل ز
دیدید وقتی آدم برای زندگیش برنامه ریزی میکنه و همه چی مطابق میل و برنامه و همه چی اوکی پیش میره چه حس نابی دارید!! من الان همان حس را دارم. ولی تجربه و این زمان لعنتی ثابت کرده خیلی هم این روند قشنگ ادامه نخواهد داشت و همه این بهم ریختگی ها عامل خارجی دارند. نه کار کار انگلیسی ها باشد. نه، از اون لحاظ. ولی کار کار عوامل خارج از زندگی خیلی شخصی خودم است.
زن که باشی خیلی به خودت تعلق نداری! منظورم وقت است. وقت من به نسبت سن و جنس و وابستگی در بین اع
با سلام خدمت سروران عزیز
بنده یکی از زیان دیده هایی هستم که چندی پیش با شرکت گوهرخاک بوشهر به شماره ثبت 2691 قراردادی منعقد کردم و بعد ماه ها دوندگی و پیگیری به زحمت توانستم قسمتی از پول خودم را پس بگیرم . به نظر بنده سهامداران و مدیران این شرکت انسانهای کلاشی هستند که در این وضعیت اقتصادی سعی می کنند با فریب دیگران را ترغیب به سرمایه گذاری و معامله با این شرکت کنند و بعد از آن با وقت خریدن و پس دادن قطره چکانی قسمتی از وجه مربوطه ، بتوانند کسب
در حال شنیدن جلسه امروز مجلس هستم، یکی میگفت افغانستان با حزب اداره میشود و عراق هم، دموکراسی حزب می خواهد و از این جور حرفها
قانون اساسی جمهوری اسلامی به حق مردم سالاری اسلامی را تبیین می کند و من مخالف غربزدگی و دموکراسی لیبرال هستم...
عاشق روزهایی هستم که در حد لالیگا بایکدیگر دعوا می کنیم! اما دست آخر، شب که می شود بازویت را بالشتی می کنم روی سرم و می گویم: باتو قهر هستم، اما حق نداری بالشتم را ازمن بگیری! وتو، بوسه ای روی گونه ام می نشانی و می گویی: آخ که چقدر دلبری می کنی...
برای دو نفر هم همزمان هستم و ترجیحا چرت و پرت گفتن بیاید. یه نفر دیگه
اومد هم گفتینو ما هنگید هم اوشون الان چند دقیقه گذشت نمیدونم شاید
دوباره سالم شده باشه. بیاید بحرفیم اگه بیکارید یا بیخوابید یا
حرفایی دارید که ناشناس میتونید بزنید.
امیر المومنین علیه السلام قرآن مهجور
ثقة الاسلام کلینی قدس سره روایت کرده است که امیر المومنین علیه السلام در قسمتی از خطبه خود مشهور به خطبه وسیله که هفت روز پس از شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله ایراد نمودند، فرموده است:
«فَأَنَا الذِّكْرُ الَّذِی عَنْهُ ضَلَّ، وَ السَّبِیلُ الَّذِی عَنْهُ مَالَ، وَ الْإِیمَانُ الَّذِی بِهِ كَفَرَ، وَ الْقُرْآنُ الَّذِی إِیَّاهُ هَجَرَ، وَ الدِّینُ الَّذِی بِهِ كَذَّبَ.»
«من همان ذکرم که از آن گمر
من عمه هستم تو بابا محرم محسن ربانی بوستان کتاب قم
من عمه هستم تو بابا : روایت کربلا از زبان حضرت رقیه(س) خطاب به علی اصغر
من عمه هستم تو بابا : محسن ربانی، بوستان کتاب قم
معرفی:
اینبار کربلا را از زاویه نگاه دختر امام بخوانیماین کتاب را قلباً دوست دارم خیلی زیاد…از زبان حضرت رقیه (س) خطاب به حضرت علی اصغر است که در دنیای کودکانه خود از ابتدای همراهی بابا تا شهادت حضرت را روایت میکند و این جمله زیبا که : رابطه من و تو مثل رابطه عمه زینب و باباست
آدم ترسویی هستم. معمولا هر مهارتی رو تا حد آموزش دنبال میکنم اما جرات و ریسک اجرا رو ندارم. بنابراین هر موقع هم که نیاز به بیان مهارتهام دارم نمیتونم با اطمینان 100% اظهار کنم که فلان مهارت رو بلدم. کاش اگر راهکاری در این مورد دارید منو هم درجریان بذارین.
از بزرگی پرسیدم چطور اصلا گناه نمی کنی؟
چگونه این قدر ارتباط تو با خدا قوی است؟
و از همه مهم تر چه کرده ای که بعد از حدود ۵۰ سال، همچنان اعتقادات تو پا برجاست؟
...
پاسخ زیبایی داد:
من همیشه فرض می کنم که در این دنیا مهمان هستم، چند سالی اینجا هستم و دیر یا زود خواهم رفت.
وقتی خود را مهمان بدانی، نه بدی می کنی، نه حرص می زنی، نه دیگران را اذیت می کنی
فرقی ندارد منطقی ترین آدم روی زمین باشی یا احساسی ترین. همیشه کارت به جادو و جنبل می افتد، و طوری چنین چیز هایی را باور می کنی که گویی قبلا هیچ شک و تردیدی نداشته ای اما آیا چنین چیز هایی حقیقت دارد؟
راه اثبات چیست؟ علم؟!
علم شاید کمتر از یک درصد از واقعیت زندگی ما را بتواند توضیح بدهد، کتاب های علمی، و سخنان دانشمندان این حوزه پر از تناقض و ابهام است یک نفر یک نظریه ایی میدهد و دیگری آن نظریه را بطور کامل نقض می کند. علاوه بر این هنوز علم ما به
هو
بعد از قریب به سه سال این طولانی ترین مدتی ه که ازت بی خبرم...
دلم برای صدات، لبخند هات، حتی برای اخمت تنگ شده...
می دونم که خسته از راه میای پیشم. با دست هایی که این ساعتها با اسلحه هم آغوش شدن، با دلی که ایمان داره به این راه. با چشم هایی که مست خوابن. منتظرت هستم...
همه اش خنده ام می گرفت. به حرکت پرده در باد می خندیدم، به ناخن های دو پوست شده ام، به غذای ریخته روی فرش، به مردی که توی تلویزیون سبیل نوک سیخی داشت. خلاصه به همه چیز خنده ام می گرفت. و نمی توانستم جلوی خنده ام را بگیرم. خودم هم از این خنده ها عاصی شده بودم. این دیگر چه کوفتی بود! مریض بودم؟ شاید.
دلم می خواست بدوم توی خیابان و به تک تک آدم هایی که می بینم فارغ از جنسیت و سن بگویم دوستت دارم. بعضی هاشان را بغل کنم و ببوسم و بگویم زندگی قشنگه!
شک ند
خب راستش جواب این سوال که من کی هستم رو به دوصورت میشه داد:
اول اینکه من مطهره حسینی هستم یک دانشجوی دندانپزشکی و این وبلاگ جدید منه!
و دوم من حتی خودم هم هنوز دقیق نمیدونم کی هستم فقط میدونم روحی هستم درقالب موجودی به نام انسان وسط هفت میلیارد و خرده ای انسان دیگه روی کُره ای وسط میلیاردها کُره ی دیگه!
الان که ساعت هشت و هجده دقیقه ی شبه و امروز جمعه بیست و پنجم بهمن ماه سال نود و هشته،من برای اولین بار توی زندگیم تصمیم گرفتم یک وبلاگ بزنم و
به عنوان اولین نوشته ای که افتخارش رو دارم تا اون رو کنار متون دوست عزیزم و در مقابل چشمان شما قرار بدم دوست دارم تا هم شما بدانید من کی هستم و خب من هم لیاقت آشنایی با شما رو پیدا کنم.البته اگه تا پایان متن نظرمون عوض.نشد!!
ادامه مطلب
جلد اول....قسمت دوازدهمملکه دریا هاگفتم : راستی اسمتو میگی تا آشنا شیم؟گفت : من لوک سانتر هستم گلادیاتوری از گروه صاعقه._منم جک رایان هستم از آشناییت خرسندم.به راه افتادیم تو راه ساکت و تو فکر بودم ، فکر این که ماجرای این جنگل کی تموم میشه.همانطور
که تو فکر دغدغه ها و گرفتاری هایی که سرم ریخته بود بودم ، لوک ایستاد و
بهم گفت پیاده شم ، پیاده شدم همان منظره زیبا روبه روم بود ، اینبار
زیباییش چندین برابر شده بود ، درختان زیباتر شده بودند ، چه ات
چقد از خونه مون متنفرم از فضاش ...رنگ هاش..چیدمان تخمی ش ...خاطرات پوچ و صدتا یه غازش..حتی از نفس کشیدن توش خسته ام... از تحمل ادمایی که نمیخوانت(البته من متوجه هستم که آدم منفور و غیر قابل تحملی هستم و حق میدم که کسی از من خوشش نیاد که واقعا چرا باید بیاد ).. کاش میشد فرار کرد...تا بینهایت..بدون سرخر
عروسمون پیام داده برای آشنایی بیشتر و برقراری مناسبات سیاسی، تهش گفته من در پیامرسانهای سروش، بله، ایتا و آیگپ فعال هستم.
شخصاً که بهش نگفتم، ولی کمکم به گوشش میرسه که بنده هم از اینهای که گفتی فراریم.
× حالا الان فکر میکنین من چه آدم پلنگی هستم.
×× بهانهی این پست، اینئه که دوباره نت همراه اینجا ملقی شده.
من در شب تنهایی آنقدر قدم خواهم زد که تو را بیابم
آنقدر بوی نان تازه را فرو میکشم تا قربانت بشوم
من برای تک تک غم هایت خودم را به آب و آتش میزنم
ای تو؛
ای من...
ای همنشین تنهایی هایم
آه! دریا دریا حسرت، دریا دریا عشق، اما نه برای من، برای تو...
+برایم بگویید! بگویید چه حسی از خود خود خودتان دارید؟ خودتان را بگذارید آنطرف تر، کمی نگاهش کنید...
از وقتی بهم گفته دوستِ صمیمیش هستم! بیشتر دوستش دارم خب.
حتی امروز فکر کردم اگر یک روز پیشش باشم و ناخوداگاه با صدای بلند گفتم " الهی قربونت بشم"
( خودش نگفت! من ازش پرسیدم صمیمیِ تو هستم یا نه؟ گفت هستی.
کُشت منو تا گفت! از بس هیچیش معلوم نیس:////)
پ.ن: ملت دوست پسر دارن ما هم اندر خمِ دوست دخترمون موندیم. #سینه_بزن
دلم برای نوشتن، خواندن و خوانده شدن تنگ شده انگار!
پ.ن.۱ دلم برگشتن و از نو شروع کردن می خواد، ولی چون منتظر شروعی متفاوت هستم؛ این امر کماکان به پشت ِ گوش ِ مبارک انداخته میشه، جوری که شاید هیچ وقت برگشتنی در کار نباشه!
پ.ن.۲ امتحان پست قبل که اونطور مسرورانه در موردش نوشته بودم؟ یک سوال داشت، اون رو هم اشتباه جواب دادم!! :/ :))
دانلود آهنگ شروین حاجی آقاپور ولی باز هستم | متن و کیفیت
امشب میتوانید ترانه ولی باز هستم با صدای خواننده خوب شروین حاجی آقاپور را دانلود کنید
Exclusive Song: Shervin Hajiaghapour | Vali Baz Hastam With Text And Direct Links In jazzMusic.blog.ir
متن آهنگ شروین حاجی آقاپور ولی باز هستم
بهت قول میدم هر جا که برم بازم فکرم باهات باشه امشبدوست دارم بدونی که وقتی نیستیقلبم بدون تو نیمه و نصفه هستبهت قول میدم اگه یه روز برگردی میگذرم از هر چی آسمونوبرات میارم پایین میکنمش من رنگی اگه برگرد
آخر گشوده شد ز هم آن پرده های راز آخر مراشناختی ای چشم آشنا چون سایه دیگر از چه گریزان شوم ز تو من هستم آن عروس خیالات دیر پا چشم منست اینکه در او خیره مانده ای لیلی که بود ؟ قصه چشم سیاه چیست ؟ در فکر این مباش که چشمان من چرا چون چشمهای وحشی لیلی سیاه نیست در چشمهای لیلی اگر شب شکفته بود در چشم من شکفته گل آتشین عشق لغزیده بر شکوفه لبهای خامشم بس قصه ها ز پیچ و خم دلنشین عشق در بند نقشهای سرابی و غافلی برگرد ... این لبان من این جام بوسه ها از دام بو
در ادامه پست قبلی، چندپارهای از ایده فرضی_خیالی «جهان در پرتو تجربه جهان» گفتار خواهم شد. همانگونه که سرود کردم، جهان را ماهیتی پیوسته متصور هستم. گیتی یکواحد مطلق و پیوسته که عاری از هرگونه شکل، اندازه و دیگر ویژگیهای وابسته به ناظر است. مثل یک صفحه یکدست سفید، فقط با این تفاوت که صفحه مذکور شکلی ندارد (پس صفحه نیست) و از دیگر ویژگیهای کلامی (رنگ و...) نیز برخوردار نیست. در این صفحه، وابسته به نگاه ناظر؛ اشکال و اشیاء (وجودها) نمود ظا
قابل توجه هنرجویان عزیز
لطفا پیام رسان واتساپ را در گوشی خود نصب نموده و چنانچه گروه کلاسی خودتان در پیام رسان فعال نبود حتما در اسرع وقت نام و نام خانوادگی و شماره موبایل و نام کلاس خود را به شماره 09131339176 بنام آقای حسینی (معاون فنی) پیامک نمایید تا به گروه کلاسی خودتان اضافه شوید
اگر دکارت بیش از چهارصد سال پیش گفته بود: «من میاندیشم، پس هستم»، زنان در جامعه امروز غرب و همه جوامع غربزده ناچار باید بگویند: «مرا نگاه میکنند، پس هستم». |فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی|
پ.ن: وقتی یک پست منتشر میکنید از خارج از پنل هم نگاهی به آن پست بیندازید و از انتشار صحیح آن مطمئن شوید. به پیشنمایش اکتفا نکنید.
پ.ن: تیتر نمیدونم چرا اینقدر مسخره از آب در اومد؟ (از اثرات سانسوره دیگه)
عزت نفس چگونگی احساس شما در مورد خودتان است. بسیاری از چیزها میتواند عزت نفس شما را پایین تر بیاورند، چیزهایی مثل یک شکست عاطفی، اضافه وزن، از دست دادن شغل و… گرچه هیچ کدام از این چیزها ارزش ما را پایین نمیآورند اما ممکن است این گونه احساس کنیم. اگر اعتماد به نفس شما پایین است، مهم است که یاد بگیرند چگونه آن را بهبود ببخشید. بهترین راه برای بهبود عزت نفس شما این است که با خود طوری رفتار کنید که با یک دوست ارزشمند رفتار میکنید. توجه کنید چ
درباره این سایت